چرا ما ایرانیها هم نوروز را جشن میگیریم و هم کریسمس را، هم شب یلدا میزمان را با انار و آجیل و کتاب حافظ میآراییم و هم در مراسم جشن هالووین خودمان را به شکل شخصیتهای ترسناک فیلمهای هالیوودی در میآوریم؟ جوان آنلاین: همین چند روز پیش بود که تصاویر جشن سنتی و باستانی یلدا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی خودنمایی میکرد و هر کسی که در فضای مجازی برای خودش صفحهای دارد، از سفرههای یلدایی خود تصاویری را به نمایش گذاشته بود. حالا فقط چند روز پس از برگزاری این آیین ملی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و به خصوص صفحات بلاگرها و اینفلوئنسرها پر شده از عکسها و فیلمهایی که در کنار درخت کریسمس و با پوشیدن لباس بابانوئل و تزیینات کریسمسی گرفتهاند! همچنان که سالهاست خرید تزیینات و وسایل و برگزاری مراسمهای مرتبط با هالووین، ولنتاین و سایر جشنها و مراسمهایی را که هیچ کدامشان هیچ جایی در فرهنگ و سنتهای ایرانی ندارند، شاهد هستیم، اما چرا ما ایرانیها هم نوروز را جشن میگیریم و هم کریسمس را، هم شب یلدا میزمان را با انار و آجیل و کتاب حافظ میآراییم و هم در مراسم جشن هالووین خودمان را به شکل شخصیتهای ترسناک فیلمهای هالیوودی در میآوریم؟!
این روزها کافی است سری به خیابان میرزای شیرازی یا محله زرکش در تهران سری بزنیم؛ روزهایی که به کریسمس و سال نو مسیحیان منتهی میشود، اما با گشت کوتاهی در میانه خریداران و بازدیدکنندگان مغازههایی که درخت و تزیینات کریسمس را میفروشند، متوجه خواهیم شد بخش مهمی از آدمهایی که خودشان را به خیابان میرزای شیرازی و زرکش رساندهاند، مسلمان هستند و هیچ خط و ربطی با هم وطنان مسیحی و آداب و رسوم مذهبی آنها ندارند!
گشت و گذاری در بازار کریسمس
وقتی پای صحبت آدمهایی که برای خرید وسایل کریسمس یا بازدید از این خیابانها و مغازه هایش آمدهاند مینشینی، خیلیهایشان برای سرگرمی، برخی از روی کنجکاوی یا برای عکس گرفتن برای صفحات اینستاگرامشان از این مکانها سر درآوردند. بگذریم از اینکه بخشی از این جمعیت فقط بهر تماشا نیامدهاند و خیلی وقتها از مغازههای فروش وسایل و تزیینات کریسمس دست خالی بیرون نمیآیند! آن هم در شرایطی که بسیاری از سادهترین تزئینات کریمس قیمتهایی بسیار بالا دارند و تقریباً تمامی این وسایل وارداتیاند و برای ورود آنها ارز از کشور خارج شدهاست.
به طور نمونه برای خرید یک کاج کریسمس بسته به جنس و اندازه و ارتفاع بین یک تا ۱۵ میلیون تومان باید هزینه کنید و آویزها و برخی تزئینات این درخت مانند گویهای رنگی هم برای یک بسته چندتایی از ۵۰۰ تا یک میلیون تومان آب میخورد. عروسکهای بابانوئل هم از ۵۰۰ - ۶۰۰ هزار تومان شروع میشود و به چند میلیون تومان ختم!
خلاصهاش اینکه برپایی جشن کریسمس و تزئینات آن تفریح ارزانی به شمار نمیآید!
ریشههای گرایش به جشنهای وارداتی
بیتردید یکی از اصلیترین ریشههای گسترش روزافزون مردم به جشنها و مراسمهای وارداتی همچون کریسمس هالووین یا ولنتاین اینفلوئنسرها و بلاگرها هستند. ماجرا به گونهای پیش رفته که بسیاری از بازیگران و چهرههای فعال در فضای مجازی همانگونه که سفره هفت سین میاندازند و جشن یلدا برپا میکنند، عکسها و فیلمهای خود را با درخت کریسمس یا گریمهای هالووینی هم به اشتراک میگذارند!
بخش مهمی از انگیزههای این افراد برای برپایی این جشنها و به اشتراک گذاشتن این تصاویر، انگیزههای مادی است! چراکه در خلال نمایش چنین تصاویر و فیلمهایی میتوانند اسپانسر بشوند و به ازای معرفی کالاها یا مراکز خدماتی میلیونها تومان پول به جیب بزنند. پس اگر میبینید فلان بازیگر یا چهره هنری فعال در فضای مجازی در همه مراسمهای ملی و غیر ملی حضور فعال دارد باید بدانید پشت پرده این حضور یک کار اقتصادی و بیزینس است. مسئلهای که درباره بلاگرها هم وجود دارد و نه فقط هزینههای برپایی مراسمهای لاکچری و استفاده از تزیینات خوراکیهای مرتبط با چنین مراسمهایی برایشان رایگان تمام میشود، بلکه حتی بابت هر پست و استوری دستمزدهای میلیونی هم دریافت میکنند!
تبعات نمایش ثروت و لاکچری بازی
این نمایش ثروت و رفاه و لاکچری بودن، اما اثر خود را در سطح جامعه و در میان دنبالکنندگان این افراد بر جای میگذارد. به همینخاطر هم میبینیم بسیاری از مردم عادی هم به هر قیمتی دلشان میخواهد با عکس گرفتن در کنار بابانوئل و درخت کریسمس سری میان سرها در بیاورند! حالا اگر پولش را داشته باشند، خودشان درختها و تزیینات را در خانهشان برپا میکنند و آنهایی هم که کمی منطقیتر هستند یا میخواهند پولشان را برای برپایی درخت کریسمس و تزیینات آن هزینه نکنند به مکانهایی مانند خیابان میرزای شیرازی و زرکش میآیند و با بابا نوئلها و درختهایی که در مغازههای اسباببازی فروشی این خیابانها برای فروش به نمایش گذاشته شده، عکس میگیرند. بگذریم از اینکه برخی از این بابانوئلها برای عکس گرفتن از مشتاقان داشتن عکس با بابانوئل پول میگیرند!
ریشههای روانشناختی گرایش به جشنهای وارداتی
ریشههای دیگر این ماجرا هم روانشناختی- جامعهشناختی است. بخشی از افرادی که برگزاری چنین جشنها و آیینهای غیرملی و غیردینی گرایش دارند به دنبال تجددگرایی افراطی و نوعی خودنمایی هستند؛ اتفاقی که با آمدن شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به خصوص شبکههای اجتماعی مبتنی بر تصویر نه فقط در ایران بلکه در سطح جامعه جهانی رخ داده و شاهد تشدید زندگی نمایشی هستیم. همچنانکه اروین هافمن در نظریه نمایشی خود میگوید «کنش نمایشی» یک کنش اجتماعی است که برای دیدهشدن توسط دیگران و بهبود تصویر از خود عمومی طراحی شدهاست. علاوه بر گافمن، این مفهوم توسط یورگن هابرماس و هارولد گارفینکل و دیگران استفاده شدهاست. در کنار اینها نباید این نکته را هم فراموش کرد که جامعه نیاز به شادی دارد و شاید به همین دلیل است که مردم ما هم جشنهای ملی و مذهبی را برپا میکنند و هم هالووین، ولنتاین و کریسمس را.
بازگشت به هویت و ریشههای کهن
تا به اینجای کار برپایی مراسم هالووین، ولنتاین یا عکس و فیلم با درخت کریسمس و بابانوئل نتوانسته فرهنگ و سنتهای ایرانی و اسلامی را کنار بزند، اما نمیتوان انکار کرد که به خصوص در میان نسل جوان و نوجوان با نوعی سرگشتگی هویتی مواجه هستیم و این مسئله میتواند رفتهرفته به گسست هوینی بینجامد. چاره کار و راهکار معقول مواجهه با این ماجرا، اما آگاهی بخشی نسبت به ریشههای مراسمهای ملی و مذهبی و ریشههای ضعیف هویتهای وارداتی است. قطع به یقین اگر نسل جوان ما داشتههای تمدنی خود را بشناسد و از آنها آگاه باشد بیتوجه به هالووین و کریسمس، روی برپایی آیینهایی متمرکز میشود که پیشینه چندین هزار ساله دارند.